دفتر حقوقی پارسای

وکیل پایه یک دادگستری - وکیل خانواده - وکیل حقوقی - وکیل کیفری

دفتر حقوقی پارسای

وکیل پایه یک دادگستری - وکیل خانواده - وکیل حقوقی - وکیل کیفری

قانون حذف نام همسر از شناسنامه

حذف نام همسر قبلی از شناسنامه پس از طلاق، دغدغه خیلی از مردان و زنانی است که طلاق گرفته اند و تمایل دارند در شناسنامه ایشان نامی از همسر سابق و طلاق و ازدواج قبلی نباشد تنها قانون حذف نام همسر سابق از شناسنامه ماده 33 قانون ثبت احوال می شود که مقرر کرده است: « کلیه وقایع ازدواج و طلاق یا مرگ زوج یا زوجه و رجوع و بذل مدت و فسخ نکاح باید در دفاتر ثبت کل وقایع ثبت شود ولی در شناسنامه به شرح ذیل انعکاس خواهد یافت:

در المثنی شناسنامه مرد یا زن آخرین نکاح و طلاق و یا بذل مدت و در صورت تعدد زوجات آن تعداد ازدواج که به قوت خود باقی است منعکس خواهد شد.

ازدواج و طلاق غیر مدخوله در المثنای شناسنامه درج نخواهد شد

همانطور که ملاحظه کردید فقط زن و شوهرانی که بین ایشان نزدیکی واقع نشده باشد پس از طلاق می توانند در شناسنامه المثنی نام همسر قبلی و ازدواج و طلاق مربوط به آن را از بین ببرند.

اما علی رغم اطلاق ماده قانونی مذکور که شامل مردان و زنان می شود سازمان ثبت احوال در بخش نامه 4320/1 مورخ 1370/10/14 فقط در المثنای شناسنامه زن در صورت مدخوله نبودن، ازدواج و طلاق سابق را حذف می کرد و اگر زوج برای تعویض شناسنامه به استناد حکم دادگاه مراجعه می کرد درخواست او را نمی پذیرفتند اما این بخش نامه بر طبق دادنامه شماره 183 مورخ 81/6/10 هیات عمومی دیوان عدالت اداری ابطال گردیده است.

متن رای هیات عمومی دیوان چنین است: «حکم مقرر در قسمت آخر ماده 33 قانون ثبت احوال کشور که علی رغم عموم و اطلاق حکم مقنن عدم درج ازدواج و طلاق غیر مدخوله در المثنای شناسنامه زوجین است بنابراین مفاد بخشنامه به شماره 4320/1 مورخ 1370/10/14 سازمان ثبت احوال کشور که علی رغم عموم و طلاق حکم مقنن عدم درج ازدواج و طلاق غیر مدخوله را منحصرا در المثنی شناسنامه زوجه پذیرفته و در نتیجه دایره مشمول قانون را محدود و تضییق کرده است خلاف قانون تشخیص داده می شود و بر تجویز قسمت دوم ماده 25 قانون دیوان عدالت اداری ابطال می گردد.»

بنابراین پس از این رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری در صورتی که زن غیر مدخوله باشد و طلاق به آن شرایط صادر شود مرد نیز می تواند با دریافت شناسنامه المثنی نام همسر قبلی و طلاق ثبت شده را از شناسنامه حذف نماید.

سوالی که مطرح می شود این است که منظور از غیر مدخوله صرفا دوشیزه (باکره) است؟ اگر زن قبلا ازدواج داشته است و طلاق گرفته است ولی در ازدواج دوم تا قبل از نزدیکی با شوهر کار زوجین به طلاق برسد، می تواند از این ماده قانونی استفاده کند؟ به نظر می رسد جواب مثبت باشد اگر زوجین در این مسئله توافق داشته باشند که زناشویی بین ایشان واقع نشده است و بدان اقرار کنند زوجه در این ازدواج غیر مدخوله محسوب می شود و زوجین به این طریق می توانند از اداره ثبت تقاضای شناسنامه المثنی بدون درج ازدواج و طلاق قبلی کنند.

توجه داشته باشید در صورتی می توان تعویض شناسنامه بعد از طلاق توافقی را درخواست کرد که یا دوشیزه باکره باشد و یا در رای دادگاه منعکس شده باشد که زوجه غیر مدخوله است و طلاق بائن است.

توصیه می شود قبل از هر اقدامی در خصوص طلاق توافقی یا پاک کردن اسم همسر از شناسنامه قبل از ازدواج دوم با ما مشورت نمایید.

تماس: 09122547699 - 44033677

منبع: قانون حذف نام همسر از شناسنامه

حق طلاق به زن

همانطور که می دانید بر طبق ماده 1133 قانون مدنی و شرع، طلاق به دست مرد است اما مرد می تواند اجرای حق خود در طلاق را به همسرش یا هر شخص دیگری وکالت دهد این وکالت در طلاق یا همان حق طلاق به دو صورت است.

یکی این که به صورت شرط ضمن عقد در سند نکاحیه نوشته شود. دوم این که زوج (مرد) به یکی از دفاتر اسناد رسمی مراجعه می کند و وکالت در طلاق به همسرش یا دیگری بدهد اگر زوج خارج از کشور باشد می تواند به سفارت یا کنسولگری ایران مراجعه کند و وکالت در طلاق را به هر کس که تمایل داشته باشد اعطا کند. اما مورد شایع این است که مرد به همسرش وکالت در طلاق می دهد ولی همانطور که گفته شد زوج می تواند این وکالت در طلاق را به هر کس که بخواهد فرضا پدرش یا دوستش واگذار کند.

آنچه که در وکالت در طلاق (حق طلاق) اهمیت دارد حدود اختیارات است. به عنوان مثال مرد می تواند از سردفتر بخواهد که در وکالت قید کند طلاق در قبال بذل (بخشیدن) تمام مهریه باشد و یا نه می تواند وکالت در طلاق را با بذل هر مقدار از مهریه یا غیر آن قرار دهد. لذا در خصوص این پرسش که آیا با وکالت در طلاق امکان گرفتن مهریه وجود دارد؟ باید گفت که بستگی به حدود اختیارات وکیل در وکالت در طلاق دارد.

وکالت در طلاق اگر در ضمن عقد نکاح (سند ازدواج) شده باشد غیر قابل عزل از جانب مرد می باشد و اگر اعطای وکالت در طلاق در دفترخانه داده شده باشد می تواند بلا عزل و یا قابل عزل و یا مدت دار باشد که همه این موارد بستگی به مرد دارد که چه نوع وکالت در طلاقی بخواهد اعطا کند.

نمونه متن وکالتنامه حق طلاق با مهریه

نمونه متن وکالتنامه حق طلاق بدون مهریه

اگر زنی وکالت در طلاق از همسرش داشته باشد بدون نیاز به حضور شوهر در تمام مراحل و از طریق وکیل دادگستری می تواند با طلاق توافقی، به راحتی طلاق بگیرد. برای اطلاع بیشتر در خصوص مراحل طلاق با داشتن حق طلاق زن به لینک زیر مراجعه کنید.

پرسش دیگر در این خصوص وجود دارد این که آیا زن هم می تواند وکالت در طلاق به شوهر خود بدهد - یعنی عکس آنچه که در بالا گفته شد - در این مورد نیز مشکل حقوقی و قضایی وجود ندارد و زن می تواند با مراجعه به یکی از دفاتر اسناد رسمی به شوهر وکالت برای گرفتن وکیل به جهت مطلقه نمودن خود از قید زوجیت با وکالت بذل تمام یا قسمتی از مهریه را بدهد اگر چه که این وکالت کم دیده می شود ولی منع قانونی ندارد ولی مشکل این وکالت نامه ها که زوج، وکیل زوجه می شود آزمایش بارداری یا بکارت است که باز هم نیازمند حضور زوجه برای آزمایش بارداری و یا تست بکارت می باشد.

برای مشاوره حقوقی رایگان تلفنی و همچنین وکیل برای طلاق توافقی و اطلاع کامل از مراحل و هزینه ها با ما تماس بگیرید.

تماس: 44033677 - 09122547699 - 44963487

منبع: حق طلاق به زن

بخشیدن مهریه و هر آنچه در خصوص آن باید بدانید

برای مشاوره با وکیل پایه یک دادگستری با شماره های زیر تماس بگیرید.

09122547699 - 44033677

بسیار دیده ایم که زنی با توجه به شرایط زندگی ترجیح داده است که تمام یا قسمتی از مهریه خود را پس از ازدواج به شوهر ببخشد حال سوال این است که امکان رجوع برای زن به آنچه بخشیده وجود دارد؟ و نحوه بخشیدن مهریه به چه صورت است؟

1- اگر زن سندی (نوشته ای) به زوج داده باشد و اقرار به دریافت مهریه کرده باشد کار بسیار دشوار است زیرا ادعای بعدی زن انکار بعد از اقرار محسوب می شود که در محاکم مسموع نیست مثلا دیده شده است که زوجین به دفترخانه اسناد رسمی مراجعه کرده اند و زن سند اقرار نامه مهریه را امضاء کرده است در این حالت مهریه دریافت شده محسوب او می شود و ادعای بعدی نگرفتن مهریه پذیرفته نمی شود مگر این که زن ثابت کند که اقرار او فاسد یا مبنی بر اشتباه و غلط بوده است. (ماده 1277 قانون مدنی)

2- حالت دوم به اصطلاح حقوقی این است که زوجه (زن) ذمه مرد را از مهریه ای که بدهکار است بری کند که به آن ابراء می گویند اگر نوشته یا همان سندی که زوجه به زوج می دهد خواه رسمی یا عادی، دلالت بر ابرار ذمه کند دیگر از جانب زوجه امکان رجوع وجود ندارد. ماده 289 قانون مدنی: « ابرا عبارت از این است که دائن از حق خود به اختیار صرف نظر نماید.»

3-  اگر مهریه در قالب عقد صلح در عوض چیزی صلح شده باشد، امکان رجوع برای زوجه وجود ندارد.

4- اگر سندی (نوشته ای) بین زوجین رد و بدل شود مبنی بر این که با توافق مهریه مندرج در عقدنامه را کم یا زیاد کرده اند حسب نظریه شورای نگهبان این افزایش یا کاهش مهریه غیر شرعی محسوب می شود و بلا اثر است.

5-  اگر بخشش مهریه در قالب بذل تمام یا قسمتی از مهریه در طلاق خلع باشد زوجه در ایام عده می تواند به آنچه بذل کرده است رجوع کند فرض کنید طلاق توافقی بوده و زوجه تمام مهریه را در قبال طلاق بذل کرده است در ایام زوجه می تواند با مراجعه به دفترخانه ای که صیغه طلاق را خوانده است طی درخواستی رجوع به مابذل کند. این رجوع در صورتی است که زن عده داشته باشد یعنی باکره یا یائسه نباشد. (رجوع به مهریه پس از طلاق توافقی)

6-  فرض دیگر که شایع هم می باشد این است که زن طی نوشته ای خواه در دفتر اسناد رسمی و یا در نوشته ای (سند) عادی مهریه را به زوج ببخشد و به اصطلاح حقوقی هبه کند در این حالت در رویه قضایی کمی اختلاف نظر است عده ای از قضات معتقدند با عنایت به مقررات هبه، زوجه به عنوان واهب می تواند به آنچه بخشیده (عین موهبه) با باقی بودن عین آن ها رجوع کند و آرایی هم در این خصوص صادر شده است در مقابل عده ای دیگر معتقدند به استناد ماده 806 قانون مدنی: « هر گاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد» در خصوص مهریه های که وجه نقد است به نظر می رسد در عدم امکان رجوع از آن اتفاق نظر وجود دارد زیرا کلی فی الذمه است و هبه در عین مصداق دارد فقط محل اختلاف امکان رجوع از هبه (بخشیدن) مهریه ای مثل سکه به خودرو و ملک شخصی است البته به نظر ما سکه نیز کلی فی الذمه است و مشمول ماده 806 قانون مدنی است. (رجوع از هبه مهریه)

7- چه برای دریافت، ابراء و یا هبه مطلقا نیازی به اجازه پدر زوجه نیست و این که بعضی از دفاتر اسناد رسمی اصرار می کنند فقط در صورت بودن نزدیکان درجه یک زن حاضر به تنظیم سند می باشند برای این است که مصلحت اندیش شرایط زن و خودشان را می کنند وگرنه منع قانونی وجود ندارد.

8-  به نظر اگر زوجه در یک برگ عادی به تعبیر حقوقی سند عادی مهریه را ببخشد یا ذمه شوهر را ابرا ء کند و ... به ضرر او در دادگاه این امضاء سندیت داشته باشد اگر چه که بهتر است در این خصوص سند رسمی تنظیم گردد. (ماده 1291 قانون مدنی)

9-  سوال می شود اگر از زن در یک برگه سفید امضاء اخذ شود آیا می توان بعدا در بالای آن نوشته شود که زن مهریه را بخشیده است یا خیر؟ اول این که هرگز ما چنین توصیه ای به کسی نمی کنیم مهریه حق شرعی و قانونی یک زن است و هم اوست که می تواند با رضایت و صلاحدید از حق خود عدول و گذشت نماید اما در مقام جواب این پرسش حقوقی بهتر است به این لینک مراجعه کرده و به تفصیل در خصوص آن مطالعه نمایید.


وکیل متخصص مهریه و طلاق     09122547699– 44033677


منبع: بخشیدن مهریه و  هر آنچه در خصوص آن باید بدانید

طلاق - طلاق توافقی

وکیل برای طلاق در تهران    09122547699


برای مشاوره حقوقی طلاق با وکیل پایه یک دادگستری با شماره های زیر تماس بگیرید.     44963487-44033677


طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است. طلاق معمولاً وقتی اتفاق می‌افتد که استحکام رابطه زناشویی از بین می‌رود و میان زن و شوهر ناسازگاری و تنش وجود دارد. طلاق اجتماعی، تغییرات در دوستی‌ها و سایر روابط اجتماعی است که مرد یا زن طلاق گرفته با آن‌ها سر و کار دارد. طلاق روانی، موقعیتی است که از طریق آن فرد پیوندهای وابستگی عاطفی به همسرش را قطع کند و به تنها زیستن تن دردهد.

آثار طلاق : تنهایی ناگهانی همسر ممکن است احساس اضطراب یا هراس ایجاد کند؛ هر چند برخی نیز ممکن است پس از طلاق احساس خوشحالی داشته باشند. معمولاً زنان از طلاق بیش از مردان از نظر اقتصادی زیان می‌بینند، اما فرآیندهای سازگاری روانی و اجتماعی برای مردان و زنان تفاوت چندانی ندارد. بعضی از مردان و زنان ممکن است پس از طلاق به ازدواج مجدد تن در دهند.

طلاق و کودکان : کودکانی که والدینشان از ازدواج خود راضی نیستند اما با هم زندگی می‌کنند، ممکن است تحت‌تأثیر تنش ناشی از روابط آن‌ها به اضطراب یا افسردگی مبتلا شوند. کودکان پس از جدایی پدر و مادرشان نیز به اضطراب عاطفی دچار می‌شوند. کودکان بزرگ‌تر بهتر می‌توانند انگیزه‌های پدر و مادرشان را برای طلاق درک کنند. این کودکان ممکن است به خاطر اثراث طلاق بر آینده خود نگران باشند یا این که احساس تنهایی داشته باشند. کودکان هنگامی که پس از جدایی هم با پدر و هم با مادر رابطه مداوم دارند، در وضع بهتری به سر می‌برند تا هنگامی که فقط یکی از آن‌ها را به طور منظم می‌بینند. طلاق هماهنگی میان والدین، مسائل نگه‌داری کودک و حق ملاقات را در برمی‌گیرد.

شرایط طلاق : گاهی زندگی برای زن یا شوهر غیرقابل تحمل می شود . ممکن است بدرفتاری شوهر ، اعتیاد او به مواد مخدر ، زندانی شدن او ، عدم مراجعه شوهر به منزل برای مدت طولانی و … . همچنین ممکن است رفتارهای زن ، تحمل زندگی را برای شوهر غیر ممکن کند . در این موارد آخرین راه حل طلاق و جدایی است . اگر چه در اسلام طلاق بسیار مکروه و مورد غضب خداوند است

طلاق از سوی شوهر : اگر شوهر متقاضی طلاق باشد باید به دادگاه رجوع کند . دادگاه با دعوت زن و تعیین داور ، تلاش در جهت آشتی دادن بین زن و شوهر می کند . اگر موفق نشد ، با تعیین حقوق زن ( مهریه ، جهیزیه و …. ) و نیز تعیین تکلیف فرزندان ، به زن و شوهر اجازه می دهد با مراجعه به دفتر طلاق ، مبادرت به ثبت طلاق کنند

حقوق و تکالیف زن و شوهر تعریف مهریه : مهریه مالی است که شوهر به همسر تقدیم می کند تا مهر و علاقه خود را به او ثابت کند . این مال می تواند ( پول نقد ، طلا ، خانه، ماشین ، ملک و … ) هر مالی باشد که ارزش اقتصادی دارد

مقدار مهریه : در تعیین مهریه ، حداقل و حداکثری وجود ندارد . بنابراین می توان از یک ریال تا میلیاردها ریال به عنوان مهریه تعیین نمود . با وجود این شوهر باید در حدود توانایی مال خود مهریه تعیین نماید تا در آینده با مشکل مواجه نشود

زمان پرداخت مهریه : به محض اینکه صیغه عقد بین زن و مرد جاری شد ، زن حق مهریه پیدا می کند . و هر زمانی که بخواهد ، شوهر باید مهریه او را بدهد . بنابراین این مطلب که « کی داده کی گرفته » اصلا صحیح نیست

تعریف نفقه : نفقه عبارت است از هزینه های خوراک و پوشاک و مسکن و دارو و سایر هزینه هایی که به طور متعارف برای زندگی کردن لازم است

عدم پرداخت نفقه ( ترک انفاق ) : شوهر مکلف به تامین نفقه زوجه می باشد . اگر از انجام این تکلیف خودداری کند ، زن می تواند از شوهر به جرم ترک انفاق شکایت کند . مجازات ندادن نفقه به همسر تا 6 ماه حبس می باشد

ساقط شدن حق نفقه : شرط وجوب پرداخت نفقه به زن این است که زن در تمکین شوهر باشد . یعنی در محل سکونت شوهر ساکن شود و حوائج جنسی شوهر را برآورده کند و وظایف زناشویی را به انجام برساند . حال اگر زن به این تکالیف عمل نکند « ناشزه » می گردد و حق نفقه از او ساقط می شود . یعنی به او نفقه تعلق نمی گیرد

مقدار نفقه : مقدار نفقه با توجه به وضعیت زن تعیین می شود . بنابراین اگر زن از خانواده ثروتمندی باشد ، مقدار نفقه او بیشتر از زنی است که از خانواده متوسط است . اگر زن عادت به داشتن خدمتکار داشته باشد ، شوهر باید برای او خدمتکاری بگیرد

اشتغال زنان : زن می تواند همانند شوهر در بیرون از خانه به کار مشغول شود و مرد حق منع او را ندارد . اما اگر کار زن به گونه ای باشد که با حیثیت زن یا شوهر در تضاد باشد ، شوهر می تواند با رجوع به دادگاه ، منع زن را از آن شغل بخواهد

درآمدهای زن : اگر زن از طریق کار کردن یا به ارث بردن ، دارای اموالی باشد ، آن اموال به خود او تعلق دارد و شوهر حقی در آن اموال ندارد . زن می تواند با اموال خود هر کاری که بخواهد انجام دهد مثل اینکه اموال خود را ببخشد یا بفروشد یا قرض بدهد وغیره

جهیزیه : در هنگام ازدواج مرسوم است که خانواده عروس برخی از وسائل زندگی را برای دختر خود فراهم کرده و به او تقدیم کنند . این اموال هم به زن تعلق دارد و شوهر در زندگی مشترک فقط حق استفاده از آن را دارد . در زمان جدایی ، زن می تواند جهیزیه خود را از شوهر مطالبه کند و آنها را از شوهر پس بگیرد

تکالیف زن : در برابر حقوقی که زن در اثر ازدواج بدست می آورد ، وی دارای وظایفی نیز می باشد
– همکاری با شوهر در نگهداری و تربیت کودکان
– تمکین از شوهر : یعنی برآورده کردن نیازهای جنسی شوهر و سایر تکالیف زناشویی
– زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند ساکن شود . مگر اینکه در عقد بر خلاف این تعیین شده باشد
– زن نباید شغلی را که منافی با حیثیت خانوادگی خود یا شوهر باشد انتخاب کند

تکالیف شوهر : – دادن مهریه زوجه  -  دادن نفقه به زوجه  -– همکاری با زن در نگهداری و تربیت کودکان

ارث زن و شوهر
1- در صورت فوت زن، همسر او چگونه ارث می برد؟
– ضمن توجه به این که زوجین فقط در ازدواج دایم از یکدیگر ارث می برند، اگر زن فوت کند و فرزند نداشته باشد، نصــف اموال او به شوهرش می رسد و در صـورتی که فرزند داشته باشد، سهم شوهر، یک چهــارم از اموال زن می باشد. هرگاه زن هیچ وارث دیـگری نداشته باشد تمــام امــوال او به شوهر خواهد رسید

2- در صورت فوت شوهر، همسر او چگونه ارث می برد؟
هرگاه متوفی فرزند نداشته باشد زن، قیمت یک چهارم از اموال منقول، ساختمان و درخت را به ارث می برد و در صورتی که فرزند داشته باشد این نسبت به یک هشتم تقلیل پیدا خواهد کرد-

3- وضعیت ارث در صورت جدایی و پیش از انقضای مدت عدّه چگونه است؟
– هرگاه زن و شوهر با طلاق رجعی از یکدیگر جدا شوند، هر یک از آنها پیش از پایان عدّه فوت کند، دیگری از متوفی ارث می برد ولی اگر فوت یکی ازآنها بعد از انقضای مدت عدّه باشد از یکدیگر ارث نمی برند. به طور کلی در طلایق باین که حق رجوع وجود ندارد، از یکدیگر ارث نخواهند برد

4- اگر شوهر مریض باشد و در حال بیماری زن خود را طلاق دهد، آیا زن از او ارث می برد؟
– در چنین صورتی، هرگاه مرد ظرف یک سال از زمان طلاق به دلیل همان مرض بمیـرد، زن از او ارث می برد، حتی اگر طلاق باین باشد، بدین شرط که زن پس از طلاق، ازدواج نکرده باشد

– اگر زن در حال مرض، شوهر کند و به همان مرض بمیرد شوهرش اگر چه با او نزدیکى نکرده باشد، از او ارث مى‏برد.

– اگر میت بیش از یک زن داشته باشد، چنانچه اولاد نداشته باشد، چهار یک مال، و اگر اولاد داشته باشد، هشت یک مال به شرحى که گفته شد، به طور مساوى بین زن‏هاى عقدى او قسمت مى‏شود، اگر چه شوهر با هیچ یک از آنان یا بعض آنان نزدیکى نکرده باشد، ولى اگر در مرضى که به آن مرض از دنیا رفته زنى را عقد کرده و با او نزدیکى نکرده است، آن زن از او ارث نمى‏برد و حق مهر هم ندارد.

– اگر زن بخواهد در چیزى که از آن ارث نمى‏برد تصرف کند، باید از ورثه دیگر اجازه بگیرد. و نیر ورثه تا سهم زن را نداده‏اند، بنا بر احتیاط واجب نباید در بنا و چیزهایى که زن از قیمت آنها ارث مى‏برد بدون اجازه او تصرف کنند و چنانچه پیش از دادن سهم زن اینها را بفروشند در صورتى که زن معامله را اجازه دهد، صحیح و گر نه نسبت به سهم او باطل است.

نفقه فرزندان تعریف نفقه : نفقه یعنی فراهم کردن خوراک و پوشاک و مسکن و امکان تحصیل فرزند و هزینه درمان او در صورت مریض شدن

چه کسی باید نفقه فرزند را بدهد ؟ : بر طبق دین اسلام و قانون مدنی ایران ، اگر فرزندان دارای اموالی از خود نباشند و درآمدی نداشته باشند ، پدر باید نفقه آنها را بدهد . اما اگر فرزندان خود دارای درآمد کافی باشند ، پدر نفقه آنها را از مال خود آنها خواند داد

مادر و نفقه فرزندان : در دین اسلام و قانون مدنی ایران ، مادر وظیفه ای در تامین نفقه فرزندان ندارد . اما اگر پدر کودک و اجداد پدری او در قید حیات نباشند یا توانایی دادن نفقه کودک را نداشته باشند مادر باید نفقه فرزند خود را بدهد
اگر مادر هم توانایی ندارد ، اجداد و اجداد مادری ( پدربزرگ و مادربزرگ مادری ) باید نفقه کودک را بدهند

خودداری پدر از پرداخت نفقه فرزند : گفتیم که پدر وظیفه دارد به فرزندان خود – در صورتی که درآمدی نداشته باشند – اگر پدر از این تکلیف سرپیچی کند ، فرزندان می توانند با مراجعه به دادگاه ، پدر را مجبور به تامین هزینه های خود نمایند . اگر پدر با وجود حکم دادگاه ، از پرداخت نفقه خودداری کرد ، دادگاه از اموال پدر توقیف و به فرزندان خواهد داد

پدر فقیر و نفقه فرزندان : پدر در صورتی مجبور به تامین هزینه فرزندان است که خود دارای درآمد باشد و بتواند مخارج خود و همسرش را تامین کند . بنابراین اگر پدری به علت بیکاری یا از کارافتادگی دارای درآمد کافی نباشد ، مجبور به تامین هزینه و مخارج فرزندان نخواهد بود . در اینصورت سایر اقوام پدری ( پدربزرگ پدری ) و در مراحل بعد ( مادر و اجداد مادری ) باید نفقه فرزندان پدر فقیر را پرداخت کنند.