دفتر حقوقی پارسای

وکیل پایه یک دادگستری - وکیل خانواده - وکیل حقوقی - وکیل کیفری

دفتر حقوقی پارسای

وکیل پایه یک دادگستری - وکیل خانواده - وکیل حقوقی - وکیل کیفری

طلاق از طرف مرد

در این مختصر سعی شده است در بهترین و کوتاه ترین جملات، مراحل طلاق از طرف مرد توضیح داده شود.

1- بر طبق ماده 1133 قانون مدنی اختیار طلاق با مرد است و اوست که می تواند حتی بدون دلیل موجه، دادخواست طلاق به طرفیت همسر تقدیم دادگاه کند.

2- سوال می شود که آیا عدم رضایت زن (زوجه) تاثیری در پرونده روند طلاق از جانب مرد دارد؟جواب منفی است به این توضیح که عدم رضایت و موافقت زن تنها می تواند پروسه طلاق از جانب مرد را طولانی کند ولی امکان جلوگیری از صدور حکم طلاق را ندارد.

3- رأیی که دادگاه پس از دادخواست طلاق از طرف مرد صادر می کند گوهی عدم امکان سازش نام دارد و مرد 3 ماه فرصت دارد تا برای اجرای رای دادگاه و ثبت طلاق به دفترخانه طلاق مراجعه کند در غیر این صورت رای صادره از درجه اعتبار ساقط می شود.

4- پرونده طلاق چه خواهان آن مرد باشد چه زن، در صورت اعتراض پرونده ای سه مرحله ای است یعنی دادگاه بدوی، دادگاه تجدید نظر استان و دیوان عالی کشور که با اعتراض زن حتی اگر اعتراض غیر موجه باشد، روند طلاق تا یک سال نیز به طول می انجامد لذا مدت زمان طلاق از طرف مرد بستگی کامل به اعتراض طرفین خصوصا زن دارد که ممکن است از 3 ماه تا 1 سال به طول بیانجامد.

5- در هر طلاقی مثل طلاق توافقی، طلاق از جانب مرد یا طلاق از جانب زن، بر طبق ماده 29 قانون حمایت خانواده قاضی دادگاه خانواده مکلف است نسبت به مهریه، اجرت المثل، نفقه و حضانت فرزندان، ملاقات و نفقه آن ها تعیین تکلیف کند.

6- در مراحل پرونده طلاق از طرف مرد، دادگاه مکلف است که به هر یک زوجین ابلاغ فرستاده و با درج مهلت از آن ها بخواهد که داور معرفی کنند.

7- در هیچ فرضی حتی اگر رای غیابی باشد در طلاق از طرف مرد، مهریه زن از بین نمی رود فقط اگر بین زوجین نزدیکی واقع نشده باشد مهریه در هنگام طلاق نصف می گردد.

8- نوع طلاقی که مرد درخواست کننده آن باشد رجعی است یعنی در مدت حدود 3 ماه عده مرد می تواند به زن رجوع کند و طلاق از بین می رود مگر این که زن دوشیزه (باکره) یا یائسه باشد که در این موارد طلاق بائن است و امکان رجوع وجود ندارد.

9- مستفاد از قانون حمایت خانواده جدید و نسخ عمده مواد قانونی قانون اصلاح از مقررات مربوط به طلاق در حال حاضر امکان جمع شرط نصف اموال (شرط تنصیف) با اجرت المثل وجود دارد.

10- برای این که بدانید نحله چیست و در چه مواردی در صورت درخواست طلاق از طرف مرد به زن تعلق می گیرد به این لینک مراجعه نمایید.

11- اگر مردی شرط تنصیف مندرج در عقدنامه های چاپی را امضاء کرده باشد علاوه بر مهریه در هنگام طلاق به درخواست خودش، باید تا نصف اموال موجودی را که در ایام زناشویی به دست آورده یا معادل آن را به زوجه واگذار نماید. برای داشتن اطلاعات کامل در خصوص شرط تنصیف اموال توصیه می شود به این لینک مراجعه نمایید.

12- در صورتی که مرد وکیل داشته باشد تمامی مراحل طلاق توسط وکیل و بدون حضور موکل (زوج) انجام خواهد شد.

13- اگر مرد مهریه را پرداخت نکرده باشد و قبلا توسط دادگاه در خصوص رای صادر نشده باشد در حکم طلاق دادگاه ذکر می شود که ثبت طلاق موکل به پرداخت حقوق مالی زوجه از جمله مهریه است حال اگر مهریه عند الاستطاعه باشد پرداخت آن منوط به اثبات استطاعت مالی زوج از سوی زوجه است.

14- اگر مهریه عند المطالبه باشد و قبلا از سوی دادگاه تقسیط نشده باشد مرد می تواند پس از قطعیت حکم طلاق دادخواست اعسار از پرداخت دفعی مهریه مندرج در دادنامه طلاق (گواهی عدم امکان سازش) را تقدیم دادگاه صادر کننده رای طلاق کند. دادگاه پس از تشکیل جلسه و دعوت از طرفین و استماع اظهارات زن و شوهر و شهادت شهود در خصوص اعسار مرد تصمیم گیری می کند.

15- حضانت فرزندان و نیز نفقه آن ها بر طبق قانون و مصلحت طفل توسط دادگاه تعیین می شود.

16- اثبات رابطه نامشروع زوجه یا سایر تخلفات وی از وظایف زناشویی ارتباطی به مهریه ندارد.

17- در اثنای سیدگی به پرونده طلاق از طرف مرد، زوجین توافق بر سر جدایی و مسائل مرتبط به ان حاصل کنند می توان پرونده را با درخواست طرفین تبدیل به طلاق توافقی کرد.

18- اگر قبلا رای در خصوص اجرت المثل ایام زوجیت صادر نشده باشد، دادگاه رسیدگی کننده به طلاق از طرف مرد، با تعیین کارشناس اجرت المثل ایام زوجیت زن را تعیین می کند و در ضمن حکم طلاق مرد را موظف به پرداخت آن می کند.

وکیل متخصص طلاق            09122547699 – 44033677

منبع: طلاق از طرف مرد

طلاق با داشتن حق طلاق (وکالت طلاق به زن) نیازمند وکیل و مراجعه به دادگاه است.

اگر زنی وکالت طلاق از همسرش داشته باشد چه این که این وکالت به عنوان شرط در سند ازدواج درج شده باشد و یا در طول زندگی مشترک به صورت رسمی در دفتر اسناد رسمی اخذ شده باشد و یا توسط کنسولگری (سفارت) ایران در خارج از کشور تنظیم شده باشد، به منزله بی نیازی زن از مراجعه به دادگاه و اخذ گواهی عدم امکان سازش نیست.

مراحل گرفتن طلاق به وسیله وکالت طلاق اینگونه است که به اجبار، زن (زوجه) می بایستی با وکالت خود با وکیل دادگستری قرارداد ببندد و از طرف شوهر وکالت به وکیل بدهد. اگر چه که خود نیز می تواند برای طی مراحل طلاق توافقی، وکیل اختیار کند اما انتخاب وکیل دادگستری در موارد وکالت حق طلاق برای شوهر اجبار قانونی است و با بودن وکیل با واسطه شوهر، نیازی به مراجعه و حضور شوهر نیست.

طلاق به وسیله وکالت طلاق زوجه، در واقع همان طلاق توافقی است با این تفاوت که شوهر به جای حضور خودش یا داشتن وکیل مستقیم، در اینجا وکیل مع الواسطه دارد.

پس به عبارت ساده وکالت زن در طلاق یا حق طلاق برای زن به این معنی است که زن از شوهر وکالت دارد در انتخاب وکیل که با حدود اختیارات مندرج در وکالتنامه، دادگاه مراجعه کرده و زوجه را طلاق دهد.

نکته ای که باید توجه داشت این که شرط های دوازده گانه در عقدنامه، وکالت کامل و مطلق زن در طلاق نیست یعنی این که زن بایستی با مراجعه به دادگاه در یک روند طولانی پس از اثبات یکی از موارد دوازده گانه طلاق بگیرد و پس از اثبات یکی از آن ها وکیل شوهر در طلاق می شود. اما وکالت مطلق و کامل آن است که یا به صورت شرط مستقل در سند ازدواج نوشته شود و یا این که بعد از ازدواج از طریق دفتر اسناد یا کنسولگری ایران، وکالت رسمی زوج به زوجه در طلاق اعطا کند که هر زمان که بخواهد به دادگاه مراجعه کرده و با گرفتن وکیل برای شوهر، خود را مطلقه نماید.

اگر مردی به همسرش وکالت برای طلاق اعطا کند و لو این که بلاعزل باشد به این معنا نیست که او دیگر اختیاری در طلاق ندارد. مرد حتی اگر وکالت در طلاق به همسرش داده باشد می تواند خود به دادگاه مراجعه کند و با دادن دادخواست طلاق همسرش را طلاق بدهد.

سوال می شود که امکان اعتراض برای مرد و ممانعت از جاری شدن حکم و صیغه طلاق در فرض بودن وکالت طلاق زن وجود دارد؟ نکته اینجاست که مرد در وکالتی که به زن یا حتی دیگری برای طلاق اعطا می کند حدود اختیارات را هم مشخص می کند مثلا وکالت در اسقاط حق تجدید نظر و فرجام خواهی بدهد و وکالت می دهد که زن تمام مهریه را در ازای طلاق بذل کند و یا هر مقدار به تشخیص زوجه، حال اگر رای در حدود اختیارات وکالتنامه صادر شده باشد جای اعتراض برای مرد در صورت پشیمانی باقی نمی ماند.

وکیل طلاق در تهران          44033677 – 09122547699

 

منبع: وکالت در طلاق زن

طلاق - طلاق توافقی

وکیل برای طلاق در تهران    09122547699


برای مشاوره حقوقی طلاق با وکیل پایه یک دادگستری با شماره های زیر تماس بگیرید.     44963487-44033677


طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است. طلاق معمولاً وقتی اتفاق می‌افتد که استحکام رابطه زناشویی از بین می‌رود و میان زن و شوهر ناسازگاری و تنش وجود دارد. طلاق اجتماعی، تغییرات در دوستی‌ها و سایر روابط اجتماعی است که مرد یا زن طلاق گرفته با آن‌ها سر و کار دارد. طلاق روانی، موقعیتی است که از طریق آن فرد پیوندهای وابستگی عاطفی به همسرش را قطع کند و به تنها زیستن تن دردهد.

آثار طلاق : تنهایی ناگهانی همسر ممکن است احساس اضطراب یا هراس ایجاد کند؛ هر چند برخی نیز ممکن است پس از طلاق احساس خوشحالی داشته باشند. معمولاً زنان از طلاق بیش از مردان از نظر اقتصادی زیان می‌بینند، اما فرآیندهای سازگاری روانی و اجتماعی برای مردان و زنان تفاوت چندانی ندارد. بعضی از مردان و زنان ممکن است پس از طلاق به ازدواج مجدد تن در دهند.

طلاق و کودکان : کودکانی که والدینشان از ازدواج خود راضی نیستند اما با هم زندگی می‌کنند، ممکن است تحت‌تأثیر تنش ناشی از روابط آن‌ها به اضطراب یا افسردگی مبتلا شوند. کودکان پس از جدایی پدر و مادرشان نیز به اضطراب عاطفی دچار می‌شوند. کودکان بزرگ‌تر بهتر می‌توانند انگیزه‌های پدر و مادرشان را برای طلاق درک کنند. این کودکان ممکن است به خاطر اثراث طلاق بر آینده خود نگران باشند یا این که احساس تنهایی داشته باشند. کودکان هنگامی که پس از جدایی هم با پدر و هم با مادر رابطه مداوم دارند، در وضع بهتری به سر می‌برند تا هنگامی که فقط یکی از آن‌ها را به طور منظم می‌بینند. طلاق هماهنگی میان والدین، مسائل نگه‌داری کودک و حق ملاقات را در برمی‌گیرد.

شرایط طلاق : گاهی زندگی برای زن یا شوهر غیرقابل تحمل می شود . ممکن است بدرفتاری شوهر ، اعتیاد او به مواد مخدر ، زندانی شدن او ، عدم مراجعه شوهر به منزل برای مدت طولانی و … . همچنین ممکن است رفتارهای زن ، تحمل زندگی را برای شوهر غیر ممکن کند . در این موارد آخرین راه حل طلاق و جدایی است . اگر چه در اسلام طلاق بسیار مکروه و مورد غضب خداوند است

طلاق از سوی شوهر : اگر شوهر متقاضی طلاق باشد باید به دادگاه رجوع کند . دادگاه با دعوت زن و تعیین داور ، تلاش در جهت آشتی دادن بین زن و شوهر می کند . اگر موفق نشد ، با تعیین حقوق زن ( مهریه ، جهیزیه و …. ) و نیز تعیین تکلیف فرزندان ، به زن و شوهر اجازه می دهد با مراجعه به دفتر طلاق ، مبادرت به ثبت طلاق کنند

حقوق و تکالیف زن و شوهر تعریف مهریه : مهریه مالی است که شوهر به همسر تقدیم می کند تا مهر و علاقه خود را به او ثابت کند . این مال می تواند ( پول نقد ، طلا ، خانه، ماشین ، ملک و … ) هر مالی باشد که ارزش اقتصادی دارد

مقدار مهریه : در تعیین مهریه ، حداقل و حداکثری وجود ندارد . بنابراین می توان از یک ریال تا میلیاردها ریال به عنوان مهریه تعیین نمود . با وجود این شوهر باید در حدود توانایی مال خود مهریه تعیین نماید تا در آینده با مشکل مواجه نشود

زمان پرداخت مهریه : به محض اینکه صیغه عقد بین زن و مرد جاری شد ، زن حق مهریه پیدا می کند . و هر زمانی که بخواهد ، شوهر باید مهریه او را بدهد . بنابراین این مطلب که « کی داده کی گرفته » اصلا صحیح نیست

تعریف نفقه : نفقه عبارت است از هزینه های خوراک و پوشاک و مسکن و دارو و سایر هزینه هایی که به طور متعارف برای زندگی کردن لازم است

عدم پرداخت نفقه ( ترک انفاق ) : شوهر مکلف به تامین نفقه زوجه می باشد . اگر از انجام این تکلیف خودداری کند ، زن می تواند از شوهر به جرم ترک انفاق شکایت کند . مجازات ندادن نفقه به همسر تا 6 ماه حبس می باشد

ساقط شدن حق نفقه : شرط وجوب پرداخت نفقه به زن این است که زن در تمکین شوهر باشد . یعنی در محل سکونت شوهر ساکن شود و حوائج جنسی شوهر را برآورده کند و وظایف زناشویی را به انجام برساند . حال اگر زن به این تکالیف عمل نکند « ناشزه » می گردد و حق نفقه از او ساقط می شود . یعنی به او نفقه تعلق نمی گیرد

مقدار نفقه : مقدار نفقه با توجه به وضعیت زن تعیین می شود . بنابراین اگر زن از خانواده ثروتمندی باشد ، مقدار نفقه او بیشتر از زنی است که از خانواده متوسط است . اگر زن عادت به داشتن خدمتکار داشته باشد ، شوهر باید برای او خدمتکاری بگیرد

اشتغال زنان : زن می تواند همانند شوهر در بیرون از خانه به کار مشغول شود و مرد حق منع او را ندارد . اما اگر کار زن به گونه ای باشد که با حیثیت زن یا شوهر در تضاد باشد ، شوهر می تواند با رجوع به دادگاه ، منع زن را از آن شغل بخواهد

درآمدهای زن : اگر زن از طریق کار کردن یا به ارث بردن ، دارای اموالی باشد ، آن اموال به خود او تعلق دارد و شوهر حقی در آن اموال ندارد . زن می تواند با اموال خود هر کاری که بخواهد انجام دهد مثل اینکه اموال خود را ببخشد یا بفروشد یا قرض بدهد وغیره

جهیزیه : در هنگام ازدواج مرسوم است که خانواده عروس برخی از وسائل زندگی را برای دختر خود فراهم کرده و به او تقدیم کنند . این اموال هم به زن تعلق دارد و شوهر در زندگی مشترک فقط حق استفاده از آن را دارد . در زمان جدایی ، زن می تواند جهیزیه خود را از شوهر مطالبه کند و آنها را از شوهر پس بگیرد

تکالیف زن : در برابر حقوقی که زن در اثر ازدواج بدست می آورد ، وی دارای وظایفی نیز می باشد
– همکاری با شوهر در نگهداری و تربیت کودکان
– تمکین از شوهر : یعنی برآورده کردن نیازهای جنسی شوهر و سایر تکالیف زناشویی
– زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند ساکن شود . مگر اینکه در عقد بر خلاف این تعیین شده باشد
– زن نباید شغلی را که منافی با حیثیت خانوادگی خود یا شوهر باشد انتخاب کند

تکالیف شوهر : – دادن مهریه زوجه  -  دادن نفقه به زوجه  -– همکاری با زن در نگهداری و تربیت کودکان

ارث زن و شوهر
1- در صورت فوت زن، همسر او چگونه ارث می برد؟
– ضمن توجه به این که زوجین فقط در ازدواج دایم از یکدیگر ارث می برند، اگر زن فوت کند و فرزند نداشته باشد، نصــف اموال او به شوهرش می رسد و در صـورتی که فرزند داشته باشد، سهم شوهر، یک چهــارم از اموال زن می باشد. هرگاه زن هیچ وارث دیـگری نداشته باشد تمــام امــوال او به شوهر خواهد رسید

2- در صورت فوت شوهر، همسر او چگونه ارث می برد؟
هرگاه متوفی فرزند نداشته باشد زن، قیمت یک چهارم از اموال منقول، ساختمان و درخت را به ارث می برد و در صورتی که فرزند داشته باشد این نسبت به یک هشتم تقلیل پیدا خواهد کرد-

3- وضعیت ارث در صورت جدایی و پیش از انقضای مدت عدّه چگونه است؟
– هرگاه زن و شوهر با طلاق رجعی از یکدیگر جدا شوند، هر یک از آنها پیش از پایان عدّه فوت کند، دیگری از متوفی ارث می برد ولی اگر فوت یکی ازآنها بعد از انقضای مدت عدّه باشد از یکدیگر ارث نمی برند. به طور کلی در طلایق باین که حق رجوع وجود ندارد، از یکدیگر ارث نخواهند برد

4- اگر شوهر مریض باشد و در حال بیماری زن خود را طلاق دهد، آیا زن از او ارث می برد؟
– در چنین صورتی، هرگاه مرد ظرف یک سال از زمان طلاق به دلیل همان مرض بمیـرد، زن از او ارث می برد، حتی اگر طلاق باین باشد، بدین شرط که زن پس از طلاق، ازدواج نکرده باشد

– اگر زن در حال مرض، شوهر کند و به همان مرض بمیرد شوهرش اگر چه با او نزدیکى نکرده باشد، از او ارث مى‏برد.

– اگر میت بیش از یک زن داشته باشد، چنانچه اولاد نداشته باشد، چهار یک مال، و اگر اولاد داشته باشد، هشت یک مال به شرحى که گفته شد، به طور مساوى بین زن‏هاى عقدى او قسمت مى‏شود، اگر چه شوهر با هیچ یک از آنان یا بعض آنان نزدیکى نکرده باشد، ولى اگر در مرضى که به آن مرض از دنیا رفته زنى را عقد کرده و با او نزدیکى نکرده است، آن زن از او ارث نمى‏برد و حق مهر هم ندارد.

– اگر زن بخواهد در چیزى که از آن ارث نمى‏برد تصرف کند، باید از ورثه دیگر اجازه بگیرد. و نیر ورثه تا سهم زن را نداده‏اند، بنا بر احتیاط واجب نباید در بنا و چیزهایى که زن از قیمت آنها ارث مى‏برد بدون اجازه او تصرف کنند و چنانچه پیش از دادن سهم زن اینها را بفروشند در صورتى که زن معامله را اجازه دهد، صحیح و گر نه نسبت به سهم او باطل است.

نفقه فرزندان تعریف نفقه : نفقه یعنی فراهم کردن خوراک و پوشاک و مسکن و امکان تحصیل فرزند و هزینه درمان او در صورت مریض شدن

چه کسی باید نفقه فرزند را بدهد ؟ : بر طبق دین اسلام و قانون مدنی ایران ، اگر فرزندان دارای اموالی از خود نباشند و درآمدی نداشته باشند ، پدر باید نفقه آنها را بدهد . اما اگر فرزندان خود دارای درآمد کافی باشند ، پدر نفقه آنها را از مال خود آنها خواند داد

مادر و نفقه فرزندان : در دین اسلام و قانون مدنی ایران ، مادر وظیفه ای در تامین نفقه فرزندان ندارد . اما اگر پدر کودک و اجداد پدری او در قید حیات نباشند یا توانایی دادن نفقه کودک را نداشته باشند مادر باید نفقه فرزند خود را بدهد
اگر مادر هم توانایی ندارد ، اجداد و اجداد مادری ( پدربزرگ و مادربزرگ مادری ) باید نفقه کودک را بدهند

خودداری پدر از پرداخت نفقه فرزند : گفتیم که پدر وظیفه دارد به فرزندان خود – در صورتی که درآمدی نداشته باشند – اگر پدر از این تکلیف سرپیچی کند ، فرزندان می توانند با مراجعه به دادگاه ، پدر را مجبور به تامین هزینه های خود نمایند . اگر پدر با وجود حکم دادگاه ، از پرداخت نفقه خودداری کرد ، دادگاه از اموال پدر توقیف و به فرزندان خواهد داد

پدر فقیر و نفقه فرزندان : پدر در صورتی مجبور به تامین هزینه فرزندان است که خود دارای درآمد باشد و بتواند مخارج خود و همسرش را تامین کند . بنابراین اگر پدری به علت بیکاری یا از کارافتادگی دارای درآمد کافی نباشد ، مجبور به تامین هزینه و مخارج فرزندان نخواهد بود . در اینصورت سایر اقوام پدری ( پدربزرگ پدری ) و در مراحل بعد ( مادر و اجداد مادری ) باید نفقه فرزندان پدر فقیر را پرداخت کنند.